ستون آخر
زمین لرزه سیاسی در یونان
علی جوادی

اعتراضاتی که در یونان در پس کشتن وحشیانه یک نو جوان ۱۵ ساله توسط پلیس در شنبه شب صورت گرف صرفا عکس العملی به عملکرد وحشیانه پلیس و دولت یونان نیست. گوشه ای از یک جنبش اجتماعی گسترده است. اعتراضی عمومی به شرایطی است که سرمایه و جریانات دست راستی و کلیسای ارتدوکس بر یونان حاکم کرده اند. اعتراض گسترده به بحران اقتصادی سرمایه داری و راه حل دولت سرمایه در تحمیل بار بحران بر دوش کارگران و مردم زحمتکش است. این واقعیت گوشه ای از مقابله و نبرد علیه سیستم اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان معاصر در یکی از کشورهای اروپایی است. نمونه ای از اعتراضاتی است که دوره اخیر شاهد شکل گیری آن در گوشه و کنار جهان خواهیم بود.
برخلاف تبلیغات رسانه های بستر اصلی این اعتراض "مشتی جوان ماجراجو" نیست. خودبخودی و کور هم نبوده است. واکنش اعتراضی به تیراندازی به صف تظاهرات جوانان در شنبه شب در آتن، با گسترش اعتراضات و اشغال برخی دانشگاهها همراه شد. جوانان و مردم معترض در تظاهرات گسترده روز یکشنبه خواهان کناره گیری دولت دست راستی و محاکمه عامیلن این جنایت شدند. در روز دفن الکساندر گریگوروپلس اتحادیه معلمان و تمامی دانشجویان و دانش آموزان در خیابانها بودند. اتحادیه های کارگری، اتحادیه معلمان و بسیاری تشکلات دیگر در مقابله با سیاست ریاضت اقتصادی دولت حاکم و در اعتراض به خصوصی سازیها و حذف مزایای کارگری و در مقابل حمایت از سرمایه و کارفرمایان فراخوان به یک اعتصاب عمومی سراسری دادند. مساله خصوصی سازی دانشگاهها نیز از زمره مسائل مطالباتی این جامعه است. اعتراض به سرعت تمامی جامعه یونان را در برگرفت. یونان بسرعت خیره کننده ای به یکباره فلج شد و اکنون شاهد یک زمین لرزه سیاسی است. استراتژی پلیس و دولت در مقابله با این اعتراضات تلاش برای ایزوله کردن بخشهای مختلف اعتراض مردم و جلوگیری از تداوم دامنه این اعتراضات و اعتصابات کارگری و خیزشهای توده ای کارآیی چندانی ندارد.
این اعتراضات در نوع خود کم سابقه است. سرعت گسترش و همه گیر شدن آن، توقف تولید اجتماعی و از کار افتادن چرخ اقتصاد نشان قدرت کارگر و پا گذاشتن این طبقه به میدان سیاست اعتراضی است. همانطور که این اعتراضات منجر به اعلام اعتراض و همبستگی در برخی از کشورهای اروپایی میشود، نمایندگان سرمایه در این کشورها نیز هراس و وحشت خود را از "اروپایی" شدن این اعتراضات نشان میدهند. اظهار نظر سارکوزی واکنشی در این چهارچوب است. اما این اعتراضات در این چهارچوب تنها میتواند منجر به سقوط هیات حاکمه دست راستی و دست به دست شدن قدرت از دست جناح راست سرمایه به دست جناح چپ سرمایه شود. پیروزی طبقه کارگر، پیروزی کمونیسم و استقرار یک نظام متضمن آزادی و رفاه و انسانیت مستلزم حضور و رهبری طبقه کارگر و حزب کمونیستى کارگری با پرچم مستقل خود است.
اگر یونان در حال حاضر مرکز این زلزله سیاسی است، پس لرزه های آن در سایر کشورهای سرمایه داری و حتی ایران نیز احساس میشود. برخی از مسئولین انتظامی و دلسوزان دوم خردادی رژیم نگرانی خود را از شورشهای احتمالی و سازمان یافته بودن این "شورشها" بیان میکنند. عباس عبدی هشدار میدهد که اعتراضات میتواند "شورش کور نباشد". ما اعلام میکنیم که تمام تلاش ما نیز این خواهد بود که اعتراضات آتی جامعه "کور" نباشد، سازماندهی شده و رهبری شده باشد. ما برای سازماندهی یک قیام و انقلاب کارگری تلاش میکنیم. اما در ایران ماتریال اعتراضی متفاوت است. حضور کمونیسم کارگری منصور حکمت، وجود جنبش سرنگونی طلبی توده های مردم، اعتراضات متعدد کارگران و زنان و جوانان و مردمی که حکم سرنگونی رژیم اسلامی را ابلاغ کرده اند، تصویر متفاوتی را ترسیم میکنند. در ایران اگر اعتراضات توده های مردم و کارگران شش روز طول بکشد دیگر اثری از رژیم اسلامی نخواهد بود.  


Athens was rocked by mass protests on Sunday against the killing of Alexandros Grigoropoulos<span class='black'> (Pic: Workers Solidarity)</span>chimage.jpg